دانشجوی امروز باید برای حفظ استقلال، ایستادگی کند و به آرمان شهدای 16 آذر پایبند باشد/ پدیده بیوطنی و دوستانگاری دشمن صرفاً محدود به امروز ایران و رقابتهای فوتبالی نیست
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۸۰۰۹
خبرگزاری آریا - نماینده مردم تهران در مجلس گفت: دانشجوی امروز باید برای حفظ استقلال، ایستادگی کند و به آرمان شهدای 16 آذر پایبند باشد و اجازه ندهد تا جریانی همزمان با ژست آزادیخواهی، وادادگی و سلطهپذیری در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ایرانیان اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و فناوری را در زیست واقعی و حتی مجازی مردم که امروزه بخش مهمی از زندگی حقیقی مردم و ظرفیت مهمی برای حاکمیت ملی است، تئوریزه و اینگونه القا کند که چنین مواجههای با جریان سلطهگر دارای هزینه در کشور میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علی خضریان نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خانه ملت در تحلیل جامعه شناختی از واقعه 16 آذر گفت: با توجه به گذشت قریب به 7 دهه از 16 آذر سال 1332 و ضرورت فهم اجتماعی از شرایط اجتماعی آن زمان برای امروز، ابتدا خوب است مرور کنیم که 16 آذر یکی از پیامدهای کودتای 28 مرداد سال 32 است که در تقابل با جنبش ملی شدن صنعت نفت رقم خورد. این کودتا برخلاف آنچه معمولاً در روایت تاریخی آن مطرح شده است، در کنار عدهای چماق بدست و بدکاره که برای کودتا سازماندهی شده بودند، دارای یک بدنه اجتماعی هوادار که البته اقلیت بودند اما انسجام داشتند، صورت گرفت.
خضریان در ادامه افزود: برای فهم موضوع لازم است مثالی از جامعه امروز را بیان کنم تا درک بهتری از شرایط اجتماعی و به قول جامعه شناسان پیوند افقها با زمانه وقوع کودتا فراهم شود. لذا برای فهم بهتر خوب است به وقایع اخیر اشاره کنم. در طول روزهای گذشته همگان دیدند که عدهای اقلیت چطور خودشان را مقابل تیم ملی فوتبال در مسابقات جام جهانی تعریف کردند و درکی از منافع ملی و وطن دوستی نداشتند، و بخش گستردهای از جامعه نسبت به این پدیده بیوطنی ابراز تعجب میکردند.
وی ادامه داد: این پدیده بیوطنی و دوستانگاری دشمن صرفاً محدود به امروز ایران و رقابتهای فوتبالی نیست، بلکه در طول تاریخ عدهای بودهاند که اساساً درکی از وطن ندارند، کودتای 28 مرداد هم به دست همینها رقم خورد و ارزش اقدام جنبش دانشجویی، دقیقاً ایستادن در مقابل این وطن فروشها بود که منجر به اعتراض به دولت کودتا و دخالت مجدد آمریکاییها در امور داخلی ایران و از دست رفتن محصول یک جنبش استقلالطلبانه در ملی شدن صنعت نفت شد.
سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس یادآور شد: آنچه وقایع اخیر در کشور نشان داد این است که در حالیکه از روزگاری که خون سه دانشجوی دانشگاه تهران در 16 آذرماه سال 1332 سنگفرشهای دانشگاه تهران را رنگین کرد، 69 سال میگذرد. دانشجوی امروز همچنان عقاید دینی و ملی برایش اهمیت دارد و همگان دیدند چطور تعدادی از فعالان دانشجویی در کنار دیگر آحاد جامعه با ریختن خونشان از منافع ملی و عقیدتی خود دفاع کردند و صداقت خود را به اثبات رساندند.
نماینده مردم تهران در مجلس یازدهم درباره تفاوت جنبش دانشجویی در زمان تحصیل خودش با نسل امروز گفت: نسل آن برهه خیلی اهل مطالعه بود. من یاد ندارم برای کنکور خیلی کتاب تستی خوانده باشم، اما آن زمان خیلی از بچههای دبیرستانی کتابهای فکری و تاریخی را میخواندند یعنی دقیق نسبت به مسائل فکری خودشان حساس بودند دقیقا نقد من به جنبش دانشجویی امروز این است که الآن حتی در بین دانشجویان هم کمتر چنین چیزی دیده میشود وکمتر اهل مطالعه هستند.
خضریان ادامه داد: در حال حاضر ذهن دانشجویان با چند شبکه اجتماعی هدایت میشود که باید برای شرایط اجتماعی جدید و در جنگ روایتها اقدام مؤثری را صورت داد.
این نماینده مجلس درباره وظیفه دانشجوی امروز برای پاسداشت و زنده نگه داشتن یاد سه شهید سال 1332 گفت: دانشجوی امروز باید برای حفظ استقلال، ایستادگی کند و به آرمان شهدای 16 آذر پایبند باشد و اجازه ندهد تا جریانی همزمان با ژست آزادیخواهی، وادادگی و سلطهپذیری در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ایرانیان اعم از اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، علمی و فناوری را در زیست واقعی و حتی مجازی مردم که امروزه بخش مهمی از زندگی حقیقی مردم و ظرفیت مهمی برای حاکمیت ملی است، تئوریزه و اینگونه القا کند که چنین مواجههای با جریان سلطهگر دارای هزینه در کشور میشود.
وی تصریح کرد: اتفاقا در پاسخ به این تفکر، دانشجوی امروز باید 16 آذر را زنده نگه دارد و پاسخ دهد که اگر مدعای استقلال و آزادی ملی جایی طرح شود که هزینهای نداشته باشد، چه کسی با آن مخالفت میکند و تفاوت میان مدعیان در حرف و عمل چگونه معلوم میشود؟/
پایان پیام
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: دانشجوی امروز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۸۰۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خودکشی از رزیدنتها به پزشکان رسیده؛ چرا دکتر سمیرا آلسعیدی خودکشی کرد؟/ «خودکشی پزشکان بهمثابه یک انتحار اجتماعی است»
الهه جعفرزاده: اواخر هفته گذشته (پنجشنبه ۶ اردیبهشت)، با انتشار خبر درگذشت خانم دکتر سمیرا آلسعیدی، دانشیار روماتولوژی و عضو مرکز تحقیقات روماتولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران، جامعه پزشکی برای بار دوم در سال جاری به سوگ نشست. مواجهه نخست با بحران خودکشیِ یکی دیگر از اعضای کادر درمان در سال جاری، به چهارم فروردین ماه بازمیگردد؛ که مربوط به درگذشت خانم دکتر پرستو بخشی، متخصص قلب و عروق در بیمارستان دلفان بود.
دکتر هادی یزدانی، پزشک و دکترای حرفهای پزشکی، در گفتوگو با خبرآنلاین، پیرامون این مسئله میگوید: «چندی است که در جامعه فعلی سرفصلی داریم تحت عنوان «خودکشی پزشکان»؛ و طی همین مدتی که من بهشخصه مباحث پیرامون این موضوع را به طور دقیقتر بررسی میکنم، میبینم همین عنوان و سرفصل منتقدانی دارد با این طرز تفکر که «پدیده خودکشی در تمام جوامع وجود دارد و ارتباطی با شغل افراد ندارد. پزشکان نیز قشری از یک جامعه هستند و چندان تفاوتی میان خودکشی این گروه با سایر گروههای موجود در یک اجتماع حاکم نیست و نباید گروه پزشکان در ذیل این پدیده پررنگ شوند؛ که این تفکر درستی نیست.»
متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
دغدغه و رویکرد جامعه پزشکی در مواجهه با خودکشی اعضای کادر درمان چیست و چطور به آن میپردازد؟
نگاه نقادانهای که بر این مسئله حکمفرماست، چندان صحیح نیست؛ در واقع دغدغه جامعه پزشکی در پی مرگ اعضای کادر درمان، این نیست که با به پا کردن سر و صدا در جامعه، توجهها را به سمت خود جلب کند و در نهایت هم بیحاصل باشد. بلکه دغدغه تمام همکاران ما در این حوزه، تلاش در راستای «به رسمیت شناختن» این مسئله از سوی اجتماع است؛ اینکه جامعه آگاه شود سرفصلی با عنوان خودکشی پزشکان وجود دارد. پس از شناخت و پذیرش این سرفصل، در مراحل بعد میتوان علل و عوامل دخیل در وقوع این پدیده را به درستی مورد بررسی قرار داد.
مرگ دکتر آل سعیدی، از ابتدای امسال تا کنون، دومین خودکشی در جامعه پزشکی ایران است. این مورد به لحاظ علّی و کیفی چه تفاوتی با خودکشی دکتر پرستو بخشی در فروردین ماه سال جاری دارد؟
در سال جدید، ما دو مورد خودکشی در جامعه پزشکان داشتیم؛ یکی خودکشی دکتر پرستو بخشی پزشک متخصص قلب، و دیگری خودکشی اخیر دکتر سمیرا آل سعیدی. دو موردی که از دو جنسِ متفاوت هستند و علل عینی حاکم بر هر یک از این موارد مجزا و مختلفاند.
در مورد خانم دکتر بخشی، ما شاهد یک «ظلم و تحقیر سیستماتیک» هستیم که طی یک ماه اخیر بارها روی این موضوع تأکید کردیم و درباره آن نوشتیم؛ که عده بسیاری در اینباره، موضعگیری کردند و طبق معمول سعی داشتند که ماجرا مشمول مرور زمان شده و فراموش شود. مرحومه بخشی، علاوه بر شرایط روحی نامساعد و افسردگی ناشی از مرگ والدین، در دوران طرح، انواع و اقسام تحقیرها، مضیقهها و کمبودها را متحمل شده بود؛ که مجموعه این عوامل، ایشان را پله پله به سمت خودکشی سوق داد.
در مورد خانم دکتر آل سعیدی با توجه به شواهد و اطلاعات موجود میتوان ادعا کرد که مرگ و خودکشی ایشان از جنس دیگری است. اگر از منظر بیرونی بخواهیم به موضوع بنگریم، دکتر آل سعیدی در منتهیالیه موفقیت و جایگاه علمی و مدیریتی کشور قرار داشتند و به عبارتی تمام چیزهایی که سمبل موفقیت تلقی میشوند، در ایشان جلوهگر بود. در واقع مسئلهای که جنس خودکشی خانم دکتر آل سعیدی را متمایز میکند [با استناد به گفتوگوهای منتشرشده از دکتر آل سعیدی با دیگر همکارانشان]، این است که ایشان همواره از یک «ناامیدی اجتماعی» صحبت میکردند؛ شرایطی که در آن هیچ امیدی به آینده و پیشرفت نیست و همهچیز رو به افول میرود.
رسیدن به ناامیدی اجتماعی شاید حس آشنایی برای اکثر افراد در هر جایگاهی باشد؛ که مسلماً علل متعددی دارد. «شغل» افراد در رسیدن به این بنبست چه نقشی دارد؟
قطعاً همینطور است؛ شاید این یک تجربه مشترک برای اکثر افراد در هر جایگاهی باشد، اما در موردِ دکتر آل سعیدی، این یأس فلسفی و ناامیدی اجتماعی به طور ویژه همزمان شده بود با شغل ایشان؛ که یک زمینه کاری پراسترس با فرسودگی بالا به شمار میآید. این اتفاق به خوبی نشان میدهد که «مشاغل» چقدر در ایجاد احساسات و اتخاذ تصمیمات نقش پررنگی دارند. همانطور که در مورد مذکور، فردی با وجود مرتبه بالای علمی، موفقیتهای قابل توجه و شرایط اقتصادی مطلوب به نقطهای میرسد که تصمیم بگیرد به زندگی خود پایان دهد و یک «چرا»ی بزرگ و بیپاسخ را در ذهن مخاطب ایجاد کند.
در ابتدای صحبت، «به رسمیت شناساندن پدیده خودکشی پزشکان» را بهعنوان دغدغه اصلی در جامعه پزشکی مطرح کردید؛ از نگاه شما جامعه فعلی چقدر پذیرای این دیدگاه است؟
در جامعهای که دین در معادلات آن یک متغیر قوی و حکومت آن متظاهر به دین است، پدیده خودکشی یک عمل حرام و غیرشرعی محسوب میشود و بنا بر همین باورهای دینی، سعی جامعه همواره بر این بوده که سکوت کند یا برچسب خودکشی را کنار بزند و ماجرا را با عناوین دیگری همچون «مرگ خودخواسته» روایت کند. در چنین شرایطی، صحبت از این ماجرا و به رسمیت شناختن آن دغدغه اصلی ماست. خودکشی، نام دیگری ندارد، فراتر از یک آسیب اجتماعی است همردهی یک «انتحار اجتماعی» باید مورد شناخت و بررسی قرار بگیرد.
خودکشی «رزیدنتها» نیز مشمول این دغدغه است؟
صد البته؛ این دغدغه فقط معطوف به خودکشی پزشکان نیست، بلکه در زمینه خودکشی رزیدنتها نیز روال به همین شکل است. عدم پرداخت حقوق مادی و معنوی در این گروه از کادر درمان، تنها یک جنبه از مشکلات حاکم بر این قشر است. ساعات کاری طاقتفرسا، شرایط تحقیرآمیز، عدم حمایت و روابط پادگانی بین اساتید و رزیدنتها نیز از مشکلات قابل توجه این حوزه است که به اشکال گوناگون منجر به خودکشیهای زنجیرهای میشود و ماهیت این ماجرا برای جامعه خطرناک است. هرچند این موضوعات قابلیت حل و فصل دارد، فقط عمده هدف ما این است که چنین مسائلی به رسمیت شناخته شود.
فکر میکنید تداوم اطلاعرسانی در راستای به رسمیت شناختن دومینوی خودکشی در جامعه پزشکی چقدر مثمر ثمر واقع خواهد شد؟
اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در این زمینه، فقط به سود جامعه پزشکی نیست و باید بهصورت کلان به آن نگاه کرد؛ چرا که سلامت جسم و روان تکتک اعضای یک جامعه در گروی سلامت سیستم بهداشت و درمان است. سیستم حاکمیتی کشور نیز موظف است صدای مظلومیت این قشر از جامعه را بیش از پیش بشنود. جامعه پزشکی و کادر درمان همواره در این راستا ثابتقدم بوده و میکوشد با صدای بلندتر و در ابعاد گستردهتری، اهمیت پدیده خودکشی در جامعه پزشکی را به گوش آحاد جامعه برساند.
بیشتر بخوانید:
خودکشی یک پزشک دیگر؛ جزئیات بیشتر از درگذشت این پزشک زن ۱۵ شب کشیک در ماه؛ آموزش یا کار ارزان؟/ «درآمد یک پزشک متخصص طرحی در ایران کمتر از یک آرایشگر است» افزایش ۵ برابری نرخ خودکشی در جامعه پزشکی؛ «سالانه ۱۳ خودکشی در جمعیت رزیدنتی کشور داریم»/ یک راهحل مهم:«کمک روانی» خودکشی رزیدنتها؛ مرگ خودخواسته در پناه انتخاب رشته اجباری۴۷۲۳۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900289